احتمالاً والتر لوین» را میشناسید. همان پیرمرد دوستداشتنی و عاشق فیزیک که در کلاس درس، سوار بر آونگ میشود و تاب میخورد تا نشان دهد جرم، تاثیری در دوره آونگ ندارد. کتاب به خاطر فیزیک» نوشتهی والتر لوین و وارن گولدستاین، سفری سرگمکننده و جذاب است در دنیای فیزیک که اگر عمری و فرصتی باشد، بعداً درباره آن خواهم نوشت. چیزی که میخواستم اینجا بنویسم درباره شخصیت مثبت لوین است که مطمئناً یکی از عوامل موفقیت او محسوب میشود.
والتر لوین کتابش را این طور آغاز میکند:
واقعاً عجیب است. پدربزرگ مادری من سرایدار بیسوادی بود. دو نسل پس از او، من استاد تمام MITام و این پیشرفت را مدیون نظام آموزشی هلند میدانم.
در خانواده من و شما، دو نسل قبلمان چه کاره بودهاند؟ آیا تاکنون با این دید به نظام آموزشی و شرایط کشورمان نگاه کردهایم که چقدر نسبت به قبلِ خودمان (و نه کس دیگری) پیشرفت داشتهایم؟ آیا تاکنون فقط مانند دیگران به نظام آموزشی تاختهایم و طوطیوار جملاتی را تکرار و گلایه کردهایم؟
من اسم این دیدگاه لوین را میگذارم مثبتاندیشی واقعگرایانه که به ما دیدگاهی درست درباره خودمان و اطرافمان میدهد و در سایه آن میتوان به پیشرفت حقیقی دست یافت. دیدگاهی که تلاش میکند در کنار نیمه خالی لیوان، نیمه پر را بهتر و عمیقتر ببیند تا برای پر کردن نیمهی خالی، هوشمندانهتر عمل کند. مثلاً اگر نیمه پر لیوان من دوغ باشد، پر کردن نیمه خالی لیوان با نوشابه، به من یک نوشیدنی گوارا نخواهد داد.
پینوشت: قبلاً هم در پست میم مثل مریم میرزاخانی» به شخصیت مثبت مرحوم دکتر میرزاخانی اشاره شد.
درباره این سایت